گل من خبرنداری
دل گلدونت میگیره
اگه توپژمرده باشی
گلدونت برات میمیره
گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی...
پاییز رو به پایان است
و من...
برای لحظه ای همقدم شدن با تو دلم تنگم ...
همقدم شدن با تو در یک عصر بارانی !
هم کلام شدن باتو بر روی نیمکت های پارک...
من دلم برای صدای خش خش برگ ها تنگ است
من دلم برای تو دل تنگ است....
در راه رسیـدن بــ ه تـــو گـیـرم کــ ه بـمـیـــــــرم
اصـلا بــ ه تـــو افـتـــاد مـسـیـرم کــ ه بـمـیـــــرم
یـک قـطـره ی آبــــم کــ ه در انـدیـشـه ی دریــــا
افـتـادم و بـــایـد بـپـذیــرم کـــــ ه بـمـیـــــــــــرم
یا چـشـــــم بـپـوش از من و از خـویـش برانــــــم
یــا تـنــگ در آغــــــوش بـگـیـرم کــــ ه بـمـیــــرم
ایـن کـوزه تـرک خـورد چـه جـای نـگـرانـیـسـت؟!
مــن سـاخـتـه از خـــــــاک کـویـرم کــ ه بـمـیــرم
خــامـوش نـکـن آتـــــــــــش افــروخـتـــــه ام را
بـگـذار بـمـیــرم کــ ه بـمـیــرم کــــ ه بـمـیــــرم !
کم سرمایه ای نیست؛
داشتن آدمهایی که حالت رابپرسند!
ولی....
از آن بهتر داشتن آدمهاییست،
که وقتی حالت را میپرسند؛
بتوانی بگویی:
خوب نیستم...!
روزگارا:
تو اگر سخت به من میگیری،
با خبر باش که پژمردن من آسان نیست،
گرچه دلگیرتر از دیروزم،
گر چه فردای غم انگیز مرا میخواند،
لیک باور دارم دلخوشیها کم نیست
زندگی باید کرد...!
ﺍﺯ ﺑــﻌﻀــــﯿﺎ ﺑﺎید ﭘﺮﺳﯿــــﺪ:
ﭘﺮ ﻭ ﺑـﺎﻝ ﻭ ﮐﻪ ﺧــــﻮﺩﻡ ﺑﻬﺖ ﺩﺍﺩﻡ !!!
ﺩُﻡ ﺍﺯ ﮐـــﺠﺎ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﯼ
شنیدیم٬ میگن:
وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،
یعنی واقعن دوسش داره...
اما ....وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،
یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه ....
ماه من !ا
غصه اگر هست ! بگو تا باشد !ا
معنی خوشبختی ،
بودن اندوه است ?!ا
این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه ! میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین ?ا
ولی از یاد مبر،
پشت هرکوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند ،
که خدا هست ، خدا هست
و چرا غصه ؟ چرا !؟!
دنبال چه میگردی؟؟؟؟؟؟؟؟
فال ما گرفتن ندارد!
حالمون مهم بود
که تو ماهرانه گرفتی
در خرید لباسهای پاییزی دقت کنید...
لباسهایی بخرید با جیبهای بزرگ !؟
شاید پاییز امسال عاشق شدید......................
به سلامتی خودمون که همیشه اونی شدیم که بقیه میخواستن…اما هیشکی اونی نشد که ما
میخواستیم
دســــتـــانــــتــــ هــــر کجـــــا کــــ ِ باشــــد
جـــُفــــتـــ نمــــیــ شــــَــود
فــــلســــفهــ ی خــــلقـــتـــتــــ
انگــــشتــــانـــِ دســـتــــهــ مــــَن بـــودهـ اســـتــ
خیالـت راحـت باشـد , چیــزی نشـده یک شکسـت عاطفـی سـاده ؛
دوستـش داشتـم , دوستـم داشت دوستـش دارم ,
دیگـر دوستــم نـدارد مانـــــده ام , رفتـــــه است
عشق یعنی مستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده با چشمان تر
عشق یعنی سر به دار آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی درجهان رسوا شدن
عشق یعنی سُست و بی پروا شدن
عشق یعنی سوختن با ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
ترسم ان روز بیایی که نباشد جسدم
کوزه گر کوزه بسازد زخاک جسدم
لب ان کوزه بسازد ز لب من
بی خبر لب بگذاری به لبان جسدم
میدونی چرا پاییز دلگیره؟
چون "دلت" گیره!
چون دقیقا اون لحظه ای که کسی باید کنارت باشه
نـــــــــیست...
چون باید سوز این سرما رو تنهایی تحمل کنی...
امتداد فاصله از اعتبار عاطفه نمیکاهد …
همیشه هستی … همین حوالی …
نگاهت چون بهاری دلپذیر است
دلم در وصف چشمانت اسیر است
نگاهت با نگاهم هر دو نیکوست
نگاهت می کنم چون دارمت دوست
مطمئن باش ، برو ...
ضربه ات کاری بود ، دل من سخت شکست ...
و چه زشت به من و سادگیم خندیدی
به من و عشقی پاک ، که پر از یاد تو بود ...
و به این قلب یتیم
که خیالم می گفت تا ابد مال تو بود ...
تو برو تا راحت تر
تکه های دل خود را آرام سر هم بند زنم
فاصله نمی تواند تو را از من دور کند!
فاصله را تو هیچگاه باور نکن...
من برای از تو گفتن این جا هستم...
حتی اگر روزی تو نوشته هایم را نخوانی
من برای زیبا ساختن رویاهایم از تو می گویم!
دست عشق از دامن دل دور باد!
میتوان آیا به دل دستور داد؟
میتوان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را
بیگزاره در نهاد ما نهاد
خوب میدانست تیغ تیز را
در کف مستی نمیبایست داد
کسی نیست،
بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت
میان دو دیدار قسمت کنیم.
بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم.
بیا زودتر چیزها را ببینیم.
ببین، عقربکهای فواره در صفحه ساعت حوض
زمان را به گردی بدل میکنند.
بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشیام
بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را
هوا بارانی است
ولی شیشه چرا بخار نمیکنی؟؟؟
نترس رفت...
دیگر اسمش را رویت نمینویسم
گفتم بیا ...
گفت پاهاهایم یخ زده
و من به پایش سوختم...
گرم شد...
رفت به سوی دیگری...
گاهی سخت می شود
دوستش داری و نمی داند
دوستش داری و نمی خواهد
دوستش داری و نمی آید
دوستش داری و سهم تو از بودنش فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت
دوستش داری و سهم تو از این همه ، تنهایی است
میای یه قول بدیم بهم؟
میای همین الان دستامون بالا کنیم بگیم :
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻫﻤﻪ ﺟﻮﻭﻥﻫﺎ ﺭﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﻭ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﯿﺮ ﮐﻦ (-̮̮̃-̃)~♥
همیشه سعی کن عاشق کسی بهتر از خودت باشی تا با تو زندگی کنه نه بازی.
نسل ما نسل عشق های مجازیه
نسلی که دست عشقتو پشت مانیتور میگیری
صورتشو پشت مانیتور می بوسی
نسلی که عشق داره شب به جای عشقش پتوشو بغل می کنه میخوابه
عشق های مجازی که حتی نمیفهمه کسی که عاشقشه پسره یا دختر ؟
حرفاش راسته یا دروغ ؟
به سلامتی نسل ما
خدایا
به تو سپردمش
اما یه خواهشی ازت دارم
یه روزی
یه جایی
بغل یه غریبه
"مست مست"
بدجوری یاد من بندازش
حال و روز عجیبی دارم...
همیشه بر سر دوراهیم...
یک راه به تو می رسد...
و یک راه به تنهایی...!
همیشه تو را بر میگزینم...
ومی رسم به...
تنهایی...
تو را از دست نمیدهم
جز تو دل به کسی نمیدهم
تورا از خدا گرفتم به خدا هم پس نمیدهم
عشق یعنی :
چون خورشید، تابیدن بر شب های دوست
و چون برف ، ذوب شدن بر غم های دوست . .
الا ای صاحب قلبم کجایی؟
محرم شد نمی خواهی بیایی؟
خوشا آن شور و حال و اشک و آهت
خوشا آن ناله های نینوایی
خوشا بر حال تو هروقت که خواهی
کنار تربت آن سر جدایی